هری پاتر و سنگ جادو

هری پاتر یک ساله به صلاح دید آلبوس دامبلدور پیش خانواده خاله و شوهر خاله‌اش، دورسلی‌ها، که به اصلاح به آنها مشنگ گفته می‌شود برده می‌شود. خانواده دورسلی پسری هم‌سن با هری به نام دادلی دارند. آلبوس دامبلدور به وسیله افسونی که برگرفته از خون مادر هری است، او را در آنجا در کنار خانواده خاله‌اش قرار می‌دهد تا از هر گونه تهدید به وسیله ولدمورت ناپدید شده در امان باشد.

هری پاتر در سن یک سالگی بر اثر حملهٔ ولدمورت جادوگر سیاه دوران، پدر و مادر خود را از دست داد و زخمی شد، زخمی به شکل صاعقه که در سمت راست پیشانی اش بر اثر آن حادثه به یادگار ماند.

خانواده دورسلی همگی از جادو بیزارند برای برخی از رفتار عجیب هری او را آزار می‌دهند و می‌ترسند که هری هم روزی جادوگر شود، تا این که هری نامه پذیرش از مدرسه جادوگری هاگوارتز را دریافت می‌کند و با روبیوس هاگرید شکاربان مدرسه آشنا می‌شود متوجه می‌شود که او یک جادوگر است و پدر و مادرش نه در تصادف (همان‌گونه که خاله‌اش همواره برای او بازگو می‌کرد) بلکه توسط جادوگری به نام ولدمورت (اسمشو نبر) کشته شده‌اند.
.......................................
<:بخش دانلود:>